در زمینههای مدیریتی و توسعه نرمافزار، استعارهها ابزاری قدرتمند برای توضیح وضعیتها و شرایط پیچیده هستند. دو مفهوم کلیدی "جنگل" و "بیابان"، که توسط متفکران مشهوری مانند Kent Beck معرفی شدهاند، به توصیف حالات مختلف تیمها و پروژهها کمک میکنند.
در حالی که BPMS میتواند بسیاری از مزایا مانند بهبود کارایی، شفافیت و اتوماسیون فرآیندها را به همراه داشته باشد، برخی سازمانها به دلیل مختلف از این سیستمها پرهیز میکنند. اجرای این سیستمها مناسب برای تعدادی از سازمانها تا حدودی ناممکن است اما برای اغلب شرکتها میتواند مناسب باشد.
نرم افزار مدیریت فرآیندهای کسب و کار (BPMS) نوعی نرم افزار است که به شرکت ها کمک می کند تا عملیات و فرآیندهای روزانه خود را با کارایی بیشتری مدیریت کنند. ابزارهایی را برای طراحی، مدلسازی، اجرا، خودکارسازی و بهبود مستمر فرآیندهای کسبوکار فراهم میکند. هدف BPMS سادهسازی عملیات، کاهش ناکارآمدیها و بهبود عملکرد کلی و رضایت مشتری است.
رهبران کسبوکار و کارشناسان BPM باید قبل از انتخاب ابزار و بکارگیری آن در پروژهها، چشمانداز رقابتی و الزامات بازار را بصورت دقیق تجزیه و تحلیل نمایند. با این حال، تنها 15 درصد از شرکتها از نتیجه تلاشهای بهبود فرآیند خود راضی بودند. این مقاله 10 روند برتر BPM را پوشش می دهد که آینده BPM را ترسیم می نماید تا به مدیران کمک کند تا تصمیمات مبتنی بر داده در مورد سرمایه گذاری خود را اتخاذ کنند.
در این مقاله به بررسی ابزار برتر جهان در حوزه سیستم های مدیریت فرآیند کسب و کار (BPMS) شامل مزایا و معایب، قیمتگذاری، ویژگیها، یکپارچه سازی پرداخته می شود. این اطلاعات از منابع هر سیستم در سایت های اصلی و براساس آخرین گزارشات هر سیستم گردآوردی شده است.
هر سازمانی نیازهای منحصر به فرد خود را دارد، اما نکات کلی هم وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند: هزینه های سیستم، پیاده سازی، قابلیت پیکربندی، کاربرپسند بودن، جدول زمانی، مدیریت پروژه، بهروزرسانیها، انتقال داده ها، و افزونه ها مسائلی هستند که همواره باید مورد توجه قرار بگیرند.
راهحلهای برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) به بلوغ رسیده و دامنه خود را برای پشتیبانی از اکثر عملکردهای تجاری، از فرآیندهای پشتیبان مانند حسابداری، منابع انسانی، تدارکات و تولید گرفته تا عملکردهای دفتری مانند اتوماسیون نیروی فروش (SFA)، اتوماسیون بازاریابی و تجارت الکترونیک گسترش دادهاند. کسبوکارها نه تنها برای کاهش هزینهها از طریق حذف فرآیندهای اضافی و خودکار کردن کارهای روزمره، بلکه برای دسترسی کارکنان به اطلاعات حیاتی برای تصمیمگیری بهتر و سریعتر، به ERP متکی هستند.
صنعت نرم افزار یکی از آن بخش های عصر حاضر است که به دلیل فناوری های نرم افزاری رو به رشد شاهد تغییر مداوم در شیوه های خود است. توسعه دهندگان نرم افزار عادت دارند خود را با آخرین نرم افزارها و روندهای فناوری اطلاعات صنعت خود به روز نگه دارند. همین امر در مورد مشاغلی که خدمات توسعه نرم افزار را از شرکت های توسعه نرم افزار دریافت می کنند نیز صادق است. صنعت فناوری اطلاعات در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است.
چرخه عمر توسعه سیستم، که به عنوان (SDLC) (چرخه عمر توسعه نرم افزار) شناخته می شود، رویکرد استاندارد صنعت برای مدیریت مراحل توسعه نرم افزار است. امروزه چندین متدولوژی مختلف SDLC برای هدایت متخصصین در فرایند کار پروژه محور استفاده می شود. در SDLC انعطاف پذیری وجود دارد. در دهه های اخیر چندین مدل و روش مختلف محبوبیت پیدا کرده اند.
با تکمیل مرحله طراحی، بیشتر تصمیمات اصلی در مورد سیستم گرفته شده است. هدف از مرحله کدگذاری، ترجمه طرح سیستم به کد در یک زبان برنامه نویسی معین است. برای یک طرح معین، هدف این مرحله پیاده سازی طرح به بهترین شکل ممکن است. این مرحله بر روی مراحل تست و نگهداری تاثیرگذاری بسیار زیادی دارد. کدی که اصولی و به درستی نوشته شده باشد سختی کار در مراحل تست و نگهداری را کاهش می دهد. همچنین، از آنجایی که هزینه تست و نگهداری نرم افزار در مقایسه با هزینه کدگذاری بسیار زیاد است، هدف باید کاهش سختی کار برای مراحل تست و نگهداری باشد.
