خیر، برخلاف تصور رایج، BPMS تنها مختص سازمانهای بزرگ نیست. حتی شرکتهای کوچک و متوسط نیز میتوانند از مزایای خودکارسازی فرآیندها بهرهمند شوند. در واقع، با استفاده از BPMS، سازمانهای کوچک میتوانند ساختاریافتهتر، سریعتر و حرفهایتر عمل کنند و پایهای برای رشد آینده خود بسازند.
سیستمهای اتوماسیون اداری معمولاً محدود به ارسال و دریافت نامهها و مکاتبات سازمانی هستند، در حالی که BPMS فراتر میرود و کل چرخهی فرآیندهای کسبوکار را از مدلسازی تا اجرا و پایش در بر میگیرد. BPMS انعطافپذیرتر، تحلیلیتر و قابل اتصال به سایر سیستمهاست و برای بهینهسازی واقعی فرآیندها طراحی شده است.
بسیاری از سیستمهای BPMS مدرن بهصورت Low-Code یا No-Code طراحی شدهاند تا کاربران غیر فنی نیز بتوانند فرآیندها را مدلسازی و اجرا کنند. این به این معناست که برای ساختن گردش کار، فرمها و قوانین کسبوکار در بسیاری از موارد نیازی به دانش برنامهنویسی ندارید، هرچند در پروژههای پیچیده، همکاری با تیم فنی همچنان توصیه میشود.
فرآیندهایی که با استفاده از موارد فوق گروهبندی، تجزیه و تحلیل یا بهبود می یابند، شامل چرخه حیات کامل فرآیندها میشود: ورود کارکنان، گزارش هزینه، درخواستهای مرخصی یا PTO، مدیریت حساب، سیستمهای صورتحساب، منشاء وام، مدیریت انطباق، CRM، مدیریت پروژه، گردشهای کاری، …
مرحله ۲: مدل سازی
مرحله ۳: پیاده سازی
مرحله ۴: نظارت
مرحله ۵: بهینه سازی
بهبود بهرهوری با شناسایی و حذف تنگناها
خودکارسازی گردش کار برای کارآمدتر شدن
پیگیری انطباق و استانداردهای نظارتی در صنعت شما
بهبود مدیریت مشتری و کارکنان و میزان رضایت
اطمینان از سازگاری و قابلیت اطمینان فرآیندها بین بخش یا برای آموزش استخدام جدید
ادغام با سیستم های موجود.
مدیریت تغییر.
انتقال داده ها.
مدیریت پروژه.
بهبود بهره وری: ERP فرآیندهای کسب و کار را در سراسر بخش ها خودکار می کند تا از تکرارهای پرهزینه و غیر ضروری جلوگیری گردد.
منابع انسانی HR
تولید و تدارکات
مدیریت زنجیره تامین SCM
مدیریت ارتباط با مشتری CRM
انتخاب روش مدیریت پروژه به ماهیت و دامنه پروژه بستگی دارد. در پروژههای پویاتر و چابک، روشهایی مانند Agile یا Scrum بهدلیل قابلیت انطباق و بازخورد سریع، نتایج بهتری ارائه میدهند. اما در پروژههایی با نیازهای دقیق و قابل پیشبینی، روش سنتی Waterfall نیز ممکن است کارآمد باشد. ترکیب اصولی از این متدها نیز در بسیاری از پروژههای موفق رایج است.
برنامهنویسی تنها بخشی از فرآیند توسعه نرمافزار است و به نوشتن کد برای اجرای منطق سیستم محدود میشود، اما توسعه نرمافزار شامل یک چرخه کامل از تحلیل نیازها، طراحی سیستم، پیادهسازی، تست، استقرار و پشتیبانی مداوم است. توسعه نرمافزار نگاهی جامعتر و سیستماتیکتر به ایجاد راهکارهای دیجیتال دارد.
توسعه نرمافزار سفارشی به معنای طراحی و ساخت نرمافزاری است که دقیقاً با نیازها، فرآیندها و اهداف خاص یک سازمان یا کسبوکار همراستا باشد. برخلاف نرمافزارهای آماده که قابلیتهای عمومی دارند، نرمافزار سفارشی بهینهسازی شده تا عملکرد دقیقتری برای کاربران خاص ارائه دهد، بهرهوری را افزایش دهد و مزیت رقابتی ایجاد کند.
Python و C++ دو تا از بهترین زبان های برنامه نویسی برای توسعه نرم افزار هستند، اگرچه هر زبان کاربردهای ایده آل خود را دارد. پایتون در کاربردهای عملی خود همه کاره است. توسعه دهندگان اغلب از آن برای تقویت هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، وب و توسعه استفاده می کنند.
پایتون و جاوا دو تا از محبوب ترین و قوی ترین زبان های برنامه نویسی هستند. جاوا به طور کلی سریعتر و کارآمدتر از پایتون است زیرا یک زبان کامپایل شده است. پایتون به عنوان یک زبان تفسیری، نحو سادهتر و مختصرتری نسبت به جاوا دارد. می تواند همان عملکرد جاوا را در خطوط کد کمتری انجام دهد.
توسعه نرم افزار به مجموعه ای از فعالیت های علوم کامپیوتری اطلاق می شود که به فرآیند ایجاد، طراحی، استقرار و پشتیبانی نرم افزار اختصاص دارد. نرم افزار به خودی خود مجموعه ای از دستورالعمل ها یا برنامه هایی است که به کامپیوتر می گوید چه کاری انجام دهد. مستقل از سخت افزار است و کامپیوترها را قابل برنامه ریزی می کند.
به طور خلاصه، توسعهدهندگان و مهندسان نرمافزار، خدمات و محصولات مبتنی بر نرمافزارهای جدید ایجاد میکنند، در حالی وظیفه متخصصان فناوری اطلاعات اطمینان از این امر است که دستگاههای سختافزار، سیستمها و نرمافزارها به طور موثر با هم کار میکنند تا از عملکردها و اهداف سازمانی پشتیبانی کنند.